یک دنیای بهتر: خیزش عظیم توده های مردم ایران توجه مردم آزادیخواه جهان و بشریت متمدن را به این اعتراضات جلب کرده است. نمونه ها بسیارند. این اعتراضات اکنون بعد جدید و جهانی پیدا کرده است. ابعاد این تحول سیاسی را شما چگونه می بینید؟ کلا نقش و جایگاه اعتراض مردم بپاخواسته ایران را در جهان چگونه می بینید؟
آذر ماجدی: ابعاد حمایت بین المللی از مبارزات مردم در هفته های اخیر کاملا یک پدیده غیرمنتظره بود. بنظر من کلا این چند هفته همه را غافلگیر کرد؛ هم رژیم اسلامی، هم جریان موسوم به اصلاح طلب و کاندید هایش برای ریاست جمهوری، هم خود مردم، اپوزیسیون، ایرانیان مقیم خارج کشور و مردم جهان را. هیچکس انتظار چنین خیزش عظیمی را نداشت. از حدود دو هفته پیش از انتخابات میشد فضای متفاوت را تشخیص داد. راهپیمایی های وسیع چند صد هزار نفری تحت نام کمپین موسوی و کروبی دیگر کاملا خصلت متفاوت این حرکت را برملا کرد. مسلم شد که مردم آماده یک خیزش عظیم هستند. روانشناسی عمومی مردم و جامعه یک تغییر اساسی کرده بود.
انعکاس این اخبار در خارج کشور سریعا به راس اخبار بین المللی منتقل شد. توجه به سوی ایران متمایل شد. و آنچه رفت که شاهد بودیم. یک وجه قابل توجه این حمایت بین المللی که بیانگر عمق توجه دنیا به اتفاقات در ایران است، نمایش همبستگی هنرمندان مشهور با مردم ایران است. جون بائز، بون جووی و یو 2 هر سه ترانه هایی را به این جنبش تقدیم کردند و یا به فارسی خواندند. چنین حرکت هایی هم خود بیانگر عمق تاثیر جنبش مردم ایران بر دنیا است و هم بنوبه خود بر گسترش و تعمیق این همبستگی تاثیر میگذارد. بهم پیوستگی جامعه بین المللی از طریق اینترنت و تکنولوژی نوین شرایطی را بوجود آورده است که علیرغم سانسور شدید در ایران، اخبار این همبستگی به مردم ایران میرسد و در مردم امید و افتخار میافریند. بنظر من اهمیت این همبستگی بین المللی بسیار زیاد است. اهمیتی که مردم در ایران به این مساله میدهند را میتوان از تلاش گسترده شان برای ارسال فیلم و خبر از اتفاقات و اعتراضات به خارج کشور دریافت.
اکنون بر همه روشن است که دنیا با هیجان و توجه بسیار وقایع در ایران را دنبال میکند. احساس همبستگی عمومی با مردم ایران بسیار بالا است. مردم در دنیا دارند متوجه میشوند که تبلیغات رسانه ها و آکادمیای باصطلاح ایران شناس چه تصویر نادرستی از مردم و جامعه ایران ارائه میداده است. این تصویر که جامعه ایران یک جامعه اسلامی است و مردم فقط یک رژیم اسلامی اصلاح شده میخواهند. این تصویر کاملا رنگ باخته است. طی دو هفته اعتراضات مردم و درگیری شان با اوباش اسلامی این واقعیت را که ما سالیان است میکوشیدیم به دنیا بقبولانیم برای همه روشن کرد.
مردم جهان فقط به خاطر انسان دوستی به مبارزات مردم ایران خیره نشده اند. آنها خود در شکست جمهوری اسلامی و سرنگونی آن ذینفع اند. جمهوری اسلامی 30 سال یک ارتجاع خونین و تروریسم اسلامی را رهبری کرده است. مردم جهان این رژیم را یک دشمن مهم آزادی و انسانیت و ایمنی می شناسند. روشن است که بخش عمده جهان از سوی دیگر نگران تحریکات و تحرکات دولت آمریکا بودند و از حمله نظامی به ایران بسیار نگران. اکنون مردم ایران خود به خیابان ها آمده اند تا این رژیم را به زیر کشند. این موجب شادی بسیار است و احساس احترام را در دنیا نسبت به مردم ایران برانگیخته است.
یک دنیای بهتر: مبارزه علیه رژیم اسلامی مبارزه ای محدود به جغرافیای ایران نیست. امری جهانی است. منصور حکمت بارها و بارها تاکید کرده بود که خارج کشور پشت جبهه داخل کشور نیست٬ یک حوزه قائم به ذات فعالیت است. چه الگوهای تاکنونی در سطح جهان داشته ایم که میتواند در این زمینه راهگشا باشد؟
آذر ماجدی: این گفته منصور حکمت در این چند هفته اخیر بخوبی به اثبات رسید. هم ایرانیان مقیم خارج طی این چند هفته انگیزه بسیار بالای خود برای سرنگونی رژیم اسلامی و نفرت عمیق خود از این رژیم را وسیعا نشان دادند، هم مردم جهان در این خواست مردم ایران سهیم شدند. کاملا میتوان دید که خارج کشور یک جبهه قائم به ذات مبارزه علیه رژیم اسلامی است. از این رو جمهوری اسلامی هم به سهم خود بسیار تلاش میکند که بر این جبهه تاثیر گذارد و مانع رشد رادیکالیسم آن شود.
در دهه 70 و 80 میلادی یک جنبش وسیع بین المللی علیه سیستم آپارتاید نژادی در آفریقای جنوبی شکل گرفت. همبستگی و حمایت بسیار وسیع و گسترده بود. نلسون ماندلا به سمبل آزادیخواهی و انسانیت در سطح جهان بدل شده بود. بخوبی بخاطر دارم که در 1976 زمانی که ارتش بر روی نوجوانان و کودکان در شهر سوئتو رگبار گرفت، چگونه دنیا به درد آمد و موج همبستگی با جنبش علیه نژاد پرستی سرازیر شد. این جنبش روز به روز قدرت و وسعت بیشتری یافت. تازه در دهه 70 چنین پیوستگی ارتباطی میان مردم جهان وجود نداشت.
جنبش ضد آپارتاید نژادی بنظر من الگوی بسیار مناسبی برای فعالیت ما بدست میدهد. البته باید گفت که ما از برخی نظرات از شرایط مناسب تری برخورداریم. جمهوری اسلامی در دنیا بسیار شناخته شده تر است. نیروهای اپوزیسیون در خارج کشور نقش موثری در انتقال اخبار و شرایط در ایران داشته اند. تکنولوژی ارتباطاتی بسیار رشد کرده است و دیگر برای انتقال اخبار مجبور نیستیم کاملا بر رسانه ها اتکاء کنیم. اینترنت به مردم امکان میدهد که بخشی از این کار را خود مستقلا بدست گیرند. بعلاوه جنبش اسلام سیاسی و ماهیت زن ستیز آن نفرت عمومی را در دنیا برانگیخته است. در مقابل جنبش آزادی زن در ایران یک جنبش وسیع و توده ای است. از تمام این شرایط میتوان و باید برای سازماندهی و بسیج یک جنبش بین المللی استفاده کرد.
یک دنیای بهتر: حزب طرح "کمیته های همبستگی در دفاع از آزادی٬ برابری٬ رفاه در ایران" را مطرح کرده است. مبانی سیاسی این طرح در خارج چیست؟ خاصیت و مزیت سیاسی چنین تلاشی در این شرایط کدام است؟
آذر ماجدی: ما تلاش میکنیم که مردم آزادیخواه جهان را فرا بخوانیم که چنین کمیته هایی را تشکیل دهند. این کمیته ها را میتوان در دانشگاه ها و همچنین در سطح شهرها تشکیل داد. توصیف این کمیته ها با شعار آزادی، برابری و رفاه به این کمیته های یک خصلت و هویت مترقی و آزادیخواهانه می بخشد و آن را از حالت گنگ، مبهم و بی هویت کنونی خارج میکند. بطور مثال اکنون مردم برای نشان دادن حمایت خود رنگ سبز را برگزیده اند. درست است که مردم در ایران طی این مبارزات رنگ سبز را به سمبل مبارزات خود تبدیل کردند، باید در نظر گرفت که در ایران مردم تحت یک دیکتاتوری خشن زندگی میکنند و این مساله محدودیت هایی را بر مبارزه شان تحمیل میکند. اما در خارج کشور ما مجبور نیستیم و نباید این محدودیت ها را بپذیریم.
تصور عمومی در میان ایرانیان مقیم خارج و مردم دیگر اینست که یک راه نشان دادن همبستگی پذیرش سمبل هایی است که در ایران مردم به آن متوسل میشوند. این یک تصور نادرست است که توسط جریانات موسوم به اصلاح طلب، دو خردادی های سابق، یعنی همان اپوزیسیون پرو رژیم تحکیم و تشویق میشود. ما باید واقعیت را به مردم بگوییم. بعلاوه رنگ سبز در خارج یک معنا و مفهوم دیگر دارد، با جنبش سبز تداعی میشود. در ایران این سبز سمبل اسلام است و قرار است باصطلاح اسلام معتدل را نمایندگی کند. این را باید به مردم گفت. بدفهمی ها و عدم شناخت بسیاری وجود دارد و در این میان جریانات فرصت طلبی مثل توده ای – اکثریتی ها و اسلامیست های طرفدار جناح باصطلاح اصلاح طلب آن را تقویت میکنند.
خواست و شعار آزادی، برابری و رفاه کاملا خصلت متفاوتی را به این جنبش همبستگی می بخشد. ضدیت کامل آن را با جمهوری اسلامی روشن میکند و مرز خود را با تمام این باصطلاح اصلاح طلبان میکشد. مساله اینجاست که این شعار عینا خواست اکثریت قریب به اتفاق مردم ایران نیز هست. چنین پلاتفرمی به ارتقاء جنبش و تقویت گرایش آزادیخواهانه و برابری طلبانه در آن کمک میکند.
یک دنیای بهتر: طرح عمومی حزب برای ایجاد این کمیته ها چیست؟ حزب چه پیشنهادی برای پلاتفرم این کمیته ها دارد؟ چگونه باید دست به کار شد؟
آذر ماجدی: همانگونه که در پاسخ به سوال بالا اشاره کردم، حزب فراخوان تشکیل این کمیته ها را میدهد و میکوشد در ابتدا با همکاری تنگاتنگ با نیروهای نزدیک تعدادی از این کمیته ها را سازمان دهد و سپس بکوشد این پلاتفرم را با تبلیغ گسترده اشاعه دهد. ما باید طرح هایی که از طریق لابیسم دولتی قصد دارند فعالیت باصطلاح همبستگی با مردم را به پیش ببرند افشاء کنیم. تلاش هایی برای ساختن تشکلاتی ویرچوال دارد انجام میگیرد که با جمع آوری تعدادی امضاء سازمان را اعلام میکنند و بعد از طریق لابیستی و تبلیغات صرف میکوشند این تشکیلات را در بوق کنند. باید ماهیت چنین تلاش هایی را نشان داد.
بطور مثال سازمان مجاهدین همیشه از این نوع کارها کرده اند. چنین فعالیت هایی ربطی به مبارزه مردم برای سرنگونی جمهوری اسلامی و برای آزادی، برابری و رفاه ندارد. ما میکوشیم که بر سازماندهی از پایین تمرکز کنیم و بکوشیم که با فشار پایین روی بالایی ها کارمان را به پیش بریم. این وجه از طرح بنظر من برای کمونیسم کارگری بسیار مهم و اساسی است.*